English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (7593 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
atom samshing U انفجار اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
shock wave U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock waves U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
afterwinds U باد مخالف جهت انفجار اتمی
atom samsher U دستگاه انفجار اتمی
atomic time U زمان انفجار اتمی
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
implosion weapon U جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
late time U زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
shock front U جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
supercritical U حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
warned exposed U قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
warned protected U قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
zero point U نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
Other Matches
contact burst preclusion U ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
minometer U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
rainout U ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
isotopy U دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation U سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
burning train U مسیر انفجار سیکل انفجار
blast line U مسیرموج انفجار خط موج انفجار
explosive train U مدار انفجار مسیر انفجار
atomic weight U وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
fallout contours U خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
clean weapon U جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
chemical horn U مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
nucleon U اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
fission to yield ratio U توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
atomic demolition munition U خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
crater analysis U تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
popped U انفجار
pops U انفجار
blast U انفجار
blow-ups U انفجار
blasts U انفجار
plosion U انفجار
pop U انفجار
detonation U انفجار
explosions U انفجار
blow-up U انفجار
explosion U انفجار
burst U انفجار
detonations U انفجار
bursts U انفجار
blasting U انفجار
displosion U انفجار
eruption U انفجار
blow out U انفجار
blastment U انفجار
blow up U انفجار
brisance U انفجار
sympathetic detonation U انفجار القایی
swooper U انفجار دار
explosive energy U قدرت انفجار
outburst U انفجار غضب
explosive U قابل انفجار
detonatable U قابل انفجار
combustiblity U قابلیت انفجار
detonation cord U سیم انفجار
time of disintegration U زمان انفجار
explosion proof U ازمایش- انفجار
detonation charge U خرج انفجار
detonating slab U مسیر انفجار
explosion proof U پوشش ضد انفجار
explosion hazard U خطر انفجار
combustion chamber U اطاق انفجار
explosimeter U انفجار سنج
explosive force U نیروی انفجار
detonable U قابل انفجار
destruct system U سیستم انفجار
big bang U انفجار بزرگ
information explosion U انفجار اطلاعات
inexplosive U غیرقابل انفجار
explosiveness U قابلیت انفجار
fire time U زمان انفجار
implosion U انفجار از داخل
explosive force U قدرت انفجار
ignitor U وسیله انفجار
detonative U اماده انفجار
lead in U مداررابط انفجار
blast effect U اثر انفجار
dead center ignition U نقطه انفجار
bursting set U محل انفجار
burst wave U موج انفجار
countermining U انفجار ضد مین
aerial burst U انفجار هوایی
crepitation U انفجار مکرر
population explosion U انفجار جمعیت
blow out U سوختن انفجار
blasting machine U دستگاه انفجار
blast wave U موج انفجار
impact action U اثر انفجار
high order detonation U انفجار شدید
crater U قیف انفجار
detonation U انفجار ضربهای
detonation U انفجار ناگهانی
yield U بازده انفجار
yielded U بازده انفجار
yields U بازده انفجار
POWs U صدای انفجار
misfire U گیر در انفجار
crackled U صدای انفجار پی در پی
crackle U صدای انفجار پی در پی
misfired U گیر در انفجار
misfires U گیر در انفجار
the force of the explosion U شدت انفجار
craters U قیف انفجار
detonations U انفجار ناگهانی
detonations U انفجار ضربهای
crackles U صدای انفجار پی در پی
POW U صدای انفجار
gust U انفجار فوت
blasts U صدای انفجار
blasts U ضربه انفجار
blast U ضربه انفجار
blast U صدای انفجار
outbursts U انفجار غضب
gusts U انفجار فوت
busts U انفجار ترکیدگی
sonic boom U انفجار صوتی
busting U انفجار ترکیدگی
busted U انفجار ترکیدگی
sonic booms U انفجار صوتی
bust U انفجار ترکیدگی
crepitate U انفجار پی درپی کردن
blastment U تاثیرونفوذ انفجار بادخوردگی
explosives U مواد قابل انفجار
low order U انفجار کند یا ناقص
high order detonation U انفجار انی وکامل
flex x U خرج انفجار کتابی
late time U زمان سکته انفجار
blast effect U اثر موج انفجار
breech chamber U محفظه خرج انفجار
afterwinds U باد بعد از انفجار
service mine U مین قابل انفجار
contact fire U انفجار در اثر تماس
subsidiaries U عمق دهنده به انفجار
subsidiary U عمق دهنده به انفجار
tnt equivalent U معادل با قدرت انفجار تی ان تی
bursts U انفجار منفجر شدن
bursts U منفجر کردن انفجار
burst U انفجار منفجر شدن
burst U منفجر کردن انفجار
impact U اثر ترکش انفجار
flex x U خرج انفجار ورقهای
explosive range U گستره انفجار پذیری
powder kegs U چیز قابل انفجار
powder keg U چیز قابل انفجار
detonating U ترکاننده وابسته به انفجار
poised mine U مین اماده انفجار
armed mine U مین اماده انفجار
armed ammunition U مهمات اماده انفجار
impacts U اثر ترکش انفجار
fire time U زمان اجرای اتش یا انفجار
strip U تخلیه موادخطرناک یا قابل انفجار
countermining distance U فاصله ضد انفجار زنجیری مین
contingent effects U اثرات احتمالی انفجار هستهای
ice mine U مین مخصوص انفجار زیریخی
exudation U مواد پخش شونده در یک انفجار
sofar U دستگاه ثبت انفجار در زیردریا
proximity fuze U فیوز مخصوص انفجار مرمی
predictor U دستگاه محاسب زمان انفجار
piezometer U دستگاه سنجش شدت انفجار
impact action U عمل انفجار نیروی ترکش
nuclear strike U تک اتمی
atomic U اتمی
monoatomic U یک اتمی
diatomic U دو اتمی
nuclear U اتمی
triatomic U سه اتمی
hexatomic U شش اتمی
discriminating circuit U مدارتشخیص دهنده انرژیهای عامل انفجار
drag loading U نتیجه کشش بادیا موج انفجار
acoustic circuit U مدار عکس العمل انفجار صوتی
countermining U زنجیری کردن ترتیب انفجار مینها
ice mining U انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
fire in the hole U انفجار نزدیک است به جان پناه
nuked U نیروگاه اتمی
fission reactor U واکنشگاه اتمی
tetratomic U چهار اتمی
fission products U مواد اتمی
fission bomb U بمب اتمی
mass number U وزن اتمی
nuked U زیردریایی اتمی
nuke U زیردریایی اتمی
nuclear winter U زمستان اتمی
A-bombs U بمب اتمی
A-bomb U بمب اتمی
nuking U نیروگاه اتمی
nuke U کنشگر اتمی
nuked U کنشگر اتمی
nukes U زیردریایی اتمی
monoatomic gas U گاز تک اتمی
nuclear parity U همطرازی اتمی
nuclear cell U پیل اتمی
mushromm could U کلاهک اتمی
monoatomic solid U جامد تک اتمی
nuking U کنشگر اتمی
nuclear warfare U جنگ اتمی
median lethal dose U دوزمتوسط اتمی
polyatomic U چند اتمی
nuke U نیروگاه اتمی
nukes U نیروگاه اتمی
nukes U کنشگر اتمی
nuking U زیردریایی اتمی
nuclide U اشکال اتمی
fission to yield ratio U بازده اتمی
monoatomic molecule U مولکول تک اتمی
diatomic molecule U مولکول دو اتمی
atomic radius U شعاع اتمی
Recent search history Forum search
2single gas
2single gas
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com